اراد جون مامان و بابااراد جون مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

نی نی دوست داشتنیه مامان و بابا

واكسن دو ماهگي

1392/7/20 15:30
نویسنده : نازنین غلامی
691 بازدید
اشتراک گذاری
سلام ماماني فدات بشم من كه شدي همه چيز من ميخوابي دلم برات تنگ ميشه هي ميخوام زودتر بيدارت كنم هي ور ميرم باهات توام بلند بيدار ميشي جيغ ميزني بابايي هم به من ميگه مگه كرم داري بچه خوابيده بيدارش ميكني خلاصه خودم كلافه ميشم با يه مصيبتي ميخوابونمت امروز رفتم واكسن دو ماهگيتو زدم البته يه روز زودتر زدم در اصل فردا ميشه دوماهت هيييي پسري چه زود گذشت تو چه زود داري بزرگ ميشي به سرعت برق و باد هيييي روزگار ماهم مادر شديم رفت چه زود مامان شدم من بيرون ميريم همه فكر ميكنن تو پسر ماماني هستي منم خواهرش بعد ميگم بابا اين پسره منه همه ميگن چه زود مامان شدي همه بهم ميگن مامان كوچولو نفس مامان شدي ولي عشق بابايي داري تا بابا رضا ميادااا همچين بهش ميخندي كه نگو انگار نه انگار ماماني هم اونجاست اخه بابا مهربونتره باهات تا دست وپاتو تكون ميدي سري بلندت ميكنه باهات بازي ميكنه ولي من نه هي ميگم بلندش نكنيد بغلي ميشه بچه ام خلاصه دل دردات بهتر شده مامانيي امروز هم كه واكسنتو زدي تموم شد پسرم ديگه مامانو قشنگ ميشناسي تا من بلند ميشم چشات دنبال من ميچرخه بابا رضاتم خوب ميشناسي شما ديگه قشنگ برامون ميخندي اغوم اغوم ميكني باهامون ميحرفي واست يه كتاب خريدم خر صفحه اش صداي يه جغجغه رو ميده دو تاهم مچ بند خريدم صدا ميده دستتو بالا پايين ميكني عاشق كتابتي مخصوصا خاله خورشيده ديگه اينكه روز به روز داري بزرگ ميشي راستي دوشنبه دلسا به دنيا اومد دخترر دايي وحيدمو ميگم شنبه هم النا به دنيا اومد دختر خاله الناز خلاصه كلي دوست هم سن و سال خودت داري تارا هم كه يه سره مياد ميره ميگه ارا ارا..... اوا خانمم كه بهت ميگه نيني ماهكم ميگه فندق بامهرانا كه خيلي دوستي يه سره در حال خنديدن واسه مهرانايي تغييرات پسرم: ماشالله ديگه قشنگ ميخندي واسه من گردن ميگيري بالا و دست و پا ميزني تو تشك بازي ميذارمت حرف ميزني با عروسكات لباساي سايز صفرت ديگه اندازت نميشه اهان يادم اومد دستاتم تازگيا ميخوري تازگيا با اب دهنت بازي ميكني هي ميديش بيرون و.... رشد پسرم: وزن:٥كيلو و ٦٠٠ گرم قد:٦١ سانت ماشالله به بابات رفتي دور سرم :٣٩ سانت بود عزيز دلممم راستي اولين مهمونيت خونه مامان شيرين با بابا علي بود دومين خونه ي مامان عصمت وبابا علي سومي باغ عمه نرگس مامان چهارمي خونه ي عمه مينا پنجمي هم خونه مامان بزرگ مريم من بود اخريشم خونه مامان بزرگ شهلا اولين مسافرتتم شمال بود ويلاي عموو اميرم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نینی عاشق
20 مهر 92 20:49
ای جان چگده گشنگ نوشتی تو که دیگه بی معرفت شدی کلوپ نمیای ولی من میامو وبلاگ گل پسری رو میخونم و ازتون خبر میگیرم خدارو شکر عکسای گل پسری رو هم بزار بابا ما میایم حد اقل یه فیضی هم ما ببریم تو که دل منو اب کری با تعریفات اخههههههه از طرف من گل پسرو هزار تا ماچ ابدارش کن
گلی
21 مهر 92 10:12
سلام عزیزم. خوبی؟ آراد خان خوبه؟ واکسن زده اذیت شده عزیزم