واكسن دو ماهگي
سلام ماماني فدات بشم من كه شدي همه چيز من ميخوابي دلم برات تنگ ميشه هي ميخوام زودتر بيدارت كنم هي ور ميرم باهات توام بلند
بيدار ميشي جيغ ميزني بابايي هم به من ميگه مگه كرم داري بچه خوابيده بيدارش ميكني
خلاصه خودم كلافه ميشم با يه مصيبتي ميخوابونمت
امروز رفتم واكسن دو ماهگيتو زدم البته يه روز زودتر زدم در اصل فردا ميشه دوماهت
هيييي پسري چه زود گذشت تو چه زود داري بزرگ ميشي به سرعت برق و باد
هيييي روزگار ماهم مادر شديم رفت چه زود مامان شدم من بيرون ميريم همه فكر ميكنن تو پسر ماماني هستي منم خواهرش بعد ميگم بابا
اين پسره منه همه ميگن چه زود مامان شدي همه بهم ميگن مامان كوچولو
نفس مامان شدي ولي عشق بابايي داري تا بابا رضا ميادااا همچين بهش ميخندي كه نگو انگار نه انگار ماماني هم اونجاست اخه بابا
مهربونتره باهات تا دست وپاتو تكون ميدي سري بلندت ميكنه باهات بازي ميكنه ولي من نه هي ميگم بلندش نكنيد بغلي ميشه بچه ام
خلاصه دل دردات بهتر شده مامانيي
امروز هم كه واكسنتو زدي تموم شد
پسرم ديگه مامانو قشنگ ميشناسي تا من بلند ميشم چشات دنبال من ميچرخه بابا رضاتم خوب ميشناسي شما
ديگه قشنگ برامون ميخندي اغوم اغوم ميكني باهامون ميحرفي واست يه كتاب خريدم خر صفحه اش صداي يه جغجغه رو ميده دو تاهم مچ بند
خريدم صدا ميده دستتو بالا پايين ميكني عاشق كتابتي مخصوصا خاله خورشيده
ديگه اينكه روز به روز داري بزرگ ميشي راستي دوشنبه دلسا به دنيا اومد دخترر دايي وحيدمو ميگم شنبه هم النا به دنيا اومد دختر خاله الناز
خلاصه كلي دوست هم سن و سال خودت داري تارا هم كه يه سره مياد ميره ميگه ارا ارا..... اوا خانمم كه بهت ميگه نيني ماهكم ميگه فندق
بامهرانا كه خيلي دوستي يه سره در حال خنديدن واسه مهرانايي
تغييرات پسرم: ماشالله ديگه قشنگ ميخندي واسه من گردن ميگيري بالا و دست و پا ميزني تو تشك بازي ميذارمت حرف ميزني با عروسكات
لباساي سايز صفرت ديگه اندازت نميشه اهان يادم اومد دستاتم تازگيا ميخوري تازگيا با اب دهنت بازي ميكني هي ميديش بيرون و....
رشد پسرم:
وزن:٥كيلو و ٦٠٠ گرم
قد:٦١ سانت ماشالله به بابات رفتي
دور سرم :٣٩ سانت بود عزيز دلممم
راستي اولين مهمونيت خونه مامان شيرين با بابا علي بود دومين خونه ي مامان عصمت وبابا علي سومي باغ عمه نرگس مامان چهارمي خونه ي
عمه مينا پنجمي هم خونه مامان بزرگ مريم من بود اخريشم خونه مامان بزرگ شهلا
اولين مسافرتتم شمال بود ويلاي عموو اميرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی